-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:14065 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:2

امروزه بعضي روحانيون در خصوص قرائتپذيري و يا عدم قرائتپذيري دين ابهاماتي را در جامعه ايجاد ميكنند كه انسان فكر ميكند ميتوان از دين برداشتهاي مختلفي را ارائه داد. اگر چنان چه دين قرائتناپذير است، چرا بين علماي علوم اسلامي در برداشت از دين اين همه اختلاف نظر وجود دارد؟ به طور مثال در خصوص انتصاب اختيارات ولي فقيه، بين بعضي از علما اختلاف وجود دارد و اين اختلافات شبهاتي را در اذهان ايجاد ميكند و اين شبهات يك حالت اعراض از دين را توصيه مينمايد.



درباره اين كه آيا دين قرائتپذير است يا نه؟ پاسخ اين است كه به دلايلي دين قرائتپذير بوده و ميتوان از آن قرائتهاي متعددي داشت؛ نخست اين كه متون ديني به ويژه قرآن كريم، ذوالوجوه و ذوالبطون بوده و الفاظ و واژههاي قرآني داراي معاني متعدد است. اين خود زمينهساز پيدايش آرا و فتاواي متعددي ميباشد.

چنان كه رسول اكرم(ص) در زمينه ذوالوجوه بودن قرآن كريم، ميفرمايد:

اِنَّ الْقُرآنَ... ذُو وُجُوهٍ فَاحْمِلُوهُ عَلي اَحْسَنِ الْوُجُوهِ

{P- زبدة البيان في احكام القرآن، محقق اردبيلي، ص 20، انتشارات كنگره محقق اردبيلي. P}

قرآن داراي معاني گوناگوني است، پس آن را بر نيكوترين معانياش حمل كرده و تطبيق دهيد

همچنين امام جعفر صادق(ع)، درباره ذوالوجوه بودن احاديث ائمه(ع) ميفرمايد:

اِنَّ الْكَلِمَةَ مِنْ كَلامِنا لَتَنْصَرِفُ عَلي سَبْعينَ وَجْهاً

{P- معاني الاخبار، شيخ صدوق، ص 1 - 2، احاديث 1و3 از باب 1، نشر مكتبة الصدوق P}

همانا هر جملهاي از گفتار ما، بر هفتاد وجه (از وجوه معاني)، دلالت ميكند

دوم اين كه در خود دين و توسط پيشوايان ديني، باب اجتهاد، فهمها و قرائتهاي متعدد (البته در چارچوب شرايط و قواعد تعيين شده و مضبوط كه بيان خواهيم كرد) پيشبيني و مجاز اعلام شده و خود ائمه معصومين(ع) به علما و فقهاي واجد شرايط دستور دادهاند تا با مراجعه به متون ديني و با استناد به ادلّه اربعه اجتهاد يعني: كتاب، سنت، اجماع و عقل، به اجتهاد و استنباط احكام بپردازند و از آن سو، بر عموم مردم مسلمان واجب ساختهاند كه به آنها مراجعه و احكام و دستورات ديني را از آنها ياد بگيرند و به كار برند. به عنوان نمونه، دو حديث مشهور از ائمه(ع) در اين زمينه را ميآوريم:

امام محمد باقر، امام جعفر صادق و امام رضا(ع)، خطاب به علما ميفرمايند:

»عَلَيْنا اِلْقاءُ الاُصُولِ اِلَيْكُمْ وَ عَلَيْكُمُ التَّفَرعُ«

{P- بحارالانوار، ج 2، ص 244 - 245. P}

ارائه اصول كلي و قواعد اساسي فقهي و اجتهادي به شما بر عهده ماست و وظيفه شما هم اجتهاد و تفريع احكام و استخراج فروع از آن ميباشد

نيز حضرت امام حسن عسكري(ع)، در آن حديث مشهور چنين ميفرمايد:

»... فَاَمّا مَنْ كانَ مِنَ الفُقَهاءِ صائِناً لِنَفْسِهِ، حافِظاً لِدينِهِ، مُخالِفاً عَلي هَواهُ، مُطيعاً لِاَمْرِ مَولاهُ، فَلِلْعَوامِ اَن

يُقَلِّدوُهُ وَ ذلِكَ لا يَكُونُ اِلاَّ بَعْضُ فُقَهاءِ الشّيعَةِ لا كُلُّهُم«

{P - وسائل الشيعه، ج 18، تحقيق رباني شيرازي، كتاب القضاء، ص 95، كتابفروشي اسلامية P}

از ميان فقيهان، آن كه خويشتندار، نگهبان دين، مخالف هوا و هوس خود و فرمانبردار مولاي خويشاست، (واجد شرايط فتوا دادن است و) بر مردم است كه از وي تقليد كنند؛ و اينان برخي از فقهاي شيعه ميباشند نه همه آنان.

سوم اين كه از يك سو همه احكام و دستورات ديني مورد نياز مردم مسلمان هر عصر در متون ديني نيامده و بر آنها تصريح نشده است؛ زيرا چنين چيزي اولاً ممكن نيست چون نيازهاي روزمره هر زمان به احكام ديني با زمانهاي ديگر، تفاوتهايي دارد و مسائل جديد (=مستحدثات) در زمان خود پديد ميآيد و در گذشته نبوده تا حكم آن بيان شده باشد. ثانياً چنين چيزي با جامعيت و كمال دين خاتم هم سازگار نيست؛ چون در صورتي اسلام ميتواند دين جامع، كامل، جهاني و ابدي باشد كه وارد جزئيات مسائل و احكام مربوط به هر عصر و زمان نشود و همان طور كه در حديث ياد شده آمده است، در دين و توسط پيشوايان ديني كليات مسائل و اصول و امّهات آن، كه معمولاً فرا زماني و مكاني بوده و به اقتضاي فطرت بشر ميباشد، بيان شده است و استنباط و استخراج مسائل جزئي و فرعي مورد نياز هر زمان به فقها و علماي واجد شرايط همان زمان واگذار شده است تا از طريق اجتهاد مصطلح و مضبوط، آن را به دست آورند.

از سوي ديگر ديدگاههاي عالمان ديني و مجتهدان اسلامي در همه مسائل يكسان نيست و آرا، برداشتها، نظريات و فتاواي متفاوتي دارند. طبيعي است كه قرائتهاي متفاوتي از مسائل ديني (كه هر كدام نيز براي خود دليل يا دلايل معتبر عقلي و نقلي دارند) وجود داشته باشد. با آنچه گفته شد، راز تعدد قرائتها از دين روشن شد.

ليكن سخن در اين است كه اين قرائتپذيري هرگز به اين معنا نيست كه برخي مدعي شوند چون دين و متون ديني قابل شناخت و درك بشر نيست، لذا قرائت هركس از دين از هر راهي كه باشد درست است، آن هم بر پايه اين باور كه فهم هيچكس هم جز براي خودش حجّت نيست و هيچ فهمي از دين، فوق چون و چرا نيست و از اعتبار لازم ديني و شرعي برخوردار نيست. از اين رو، فهمهاي بشر از دين صرفاً فهم و معرفت بشري است نه فهم و معرفت ديني و حجت شرعي!

{P - اين سخنان گزيدههايي از مدعيات آقاي عبدالكريم سروش است. از جمله ر.ك: قبض و بسط تئوريك شريعت، عبدالكريم سروش به ويژه ص 255، 290، 294، 158 و 185، مؤسسه فرهنگي صراط، بهار 1370 ؛ صراطهاي مستقيم (پلوراليسم ديني)، فصلنامه كيان، شماره 36، به ويژه ص 4. P}

هرگز چنين نيست؛ زيرا چنين داوري درباره فهم دين، اولاً نوعي تفسير و فهم هرمنوتيكي از دين است، كه بر اساس آن هركس ميتواند به دلخواه خود برداشت و شناخت غير ديني و بشري از دين داشته باشد! يعني بنا به ادعاي اينان، بايد در فهم متون اسلامي مانند متون مسيحي از روش هرمنوتيك عام فلسفي پيروي كرد كه »مفسّر محور« است، نه »متن محور« و پيش فرضها و انتظارات پيشيني مفسر متن افق معنايي را در متون ايجاد ميكند كه نيّت و غرض مفسر متن را در بر دارد، نه اين كه متن خودش معنا و پيام مستقل از نيّت و غرض مفسر دارد و تلاش مفسر بايد در جهت فهم و شناخت اين معنا و مقصود نهفته در متن باشد كه مراد مؤلف آن متن بوده است.

چنين داوري درباره متون ديني اسلام كه تماماً وحي الهي و داراي معنا، محتوا و پيام وحياني براي هدايت و سعادت بشر است، اصلاً صحيح نيست.

{P - براي تحقيق بيشتر درباره هرمنوتيك و نقد و بررسي آن، ر.ك: فصلنامه كتاب نقد، شمارههاي 5 - 6؛ فصلنامه قبات، شماره 17، ويژه هرمنوتيك ديني. P}

ثانياً اين كه موجب نقض غرض خداوند در ارسال رسل و تشريع اديان ميشود كه دينش »هديً للناس« بوده و براي هدايت و سعادت بشر دستورات و قوانين لازم را در متون ديني (قرآن و روايات) تشريع و نازل كرده است و انسانها بايد با ايمان آوردن و فهم و شناخت اين دستورات، وظايف و تكاليف ديني نهفته در متون، به سعادت برسند. حال اگر مدعي شوند كه اساساً متون ديني قابل فهم بشر نيست، پس از

اصل دين و پيام آسماني خداوند به بشر ابلاغ نشده است. اين، نقض غرض ارسال دين و خلاف حكمت و عقل است و هرگز خداوند كار خلاف عقل و حكمت انجام نميدهد.

ثالثاً اين كه، مجاز بودن هر نوع برداشت از متون ديني، در واقع تحميل رأي و عقيده شخصي خود بر آن است كه همان »تفسير به رأي« ميباشد كه در اسلام به شدت از آن جلوگيري شده است. چنان كه رسول اكرم(ص)، در اين زمينه ميفرمايد:

»مَنْ فسَّرَ القُرآنَ بِرَأْيِهِ فَليَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ«

{P - ر.ك: الميزان في تفسير القرآن، علامه طباطبايي، ج 3، ص 75 - 87. P}

كسي كه قرآن را به ميل و رأي شخصي خود تفسير كند بايد جايگاه خود را در آتش دوزخ برگزيند

از اين رو، قرائت پذيري دين و متون ديني، نبايد بهانهاي شود تا هر كس بخواهد به ميل و سليقه خود دين را تفسير كند و آرا و عقايد شخصي خويش را بر دين تحميل نمايد. بلكه مراد اين است كه فهمها و قرائتهاي روشمند و از راه اجتهاد مضبوط و مصطلح نزد علما و فقهاي واجد شرايط، اعتبار دارد.

توضيح آن كه »اجتهاد« عبارت است از به كارگيري هرگونه تلاش علمي و پژوهش عالمانه و متخصصانه در متون ديني جهت به دست آوردن احكام ديني و شرعي از راه و روش معتبر و ادله مربوط به آن.

{P - ر.ك: رساله نمونه (احكام تقليد و اجتهاد)، امام خميني، تهيه كننده عبدالرحيم موگهي، ص 121، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي P}

اجتهاد نيز داراي دو شيوه عمده ميباشد:

1- اجتهاد از راه رأي و تفكر شخصي (اجتهاد به رأي)

2- اجتهاد از راه منابع معتبر شرعي و با به كارگيري شرايط و قواعد مربوط به آن.

در عصر كنوني پيروان نظريه تكثرگرايي ديني (پلوراليسم ديني) مدافع نوع اول هستند كه از نظر مكتب راستين تشيع مردود و باطل است.

اما اجتهاد از نوع دوم همان است كه مباني آن از پيشوايان معصوم ديني(ع) الهام گرفته شده و مشي و روش عالمان و فقيهان راستين بوده است.

توضيح آن كه تحصيل ملكه اجتهاد داراي دو شرط اساسي است: يكي تحصيل تقوا به مفهوم عميق و وسيع كه از آن به »ملكه عدالت« هم تعبير ميشود و نورانيتي به عالِم ديني ميدهد كه قابليت درك و فهم مفاهيم بلند و قدسي آيات و روايات را مييابد و ديگري كسب علوم لازم و مؤثر در فهم متون ديني است و تحصيل آنها موجب ميشود تا با شيوه روشمند و ارجاع فروع به اصول، آشنايي لازم را پيدا كند و از ادلّه اربعه اجتهادي به صورت صحيح استفاده كرده، آنها را در طريق استنباط احكام به كار گيرد.

مهمترين اين شرايط و قواعد عبارتند از:

1- آگاهي و تسلط بر ادبيات عرب و علوم معاني، بيان، بديع و نيز آشنايي با محاورات عرفي ميان مردم.

2- آگاهي لازم و تسلط بر علوم عقلي منطق، فلسفه، كلام و اصول.

3- شناخت كامل روايات اسلامي؛ كه اين روايات علاوه بر اين كه يكي از سه منبع كشف و استخراج احكام هستند، كليد فهم قرآن به ويژه آيات متشابه، ناسخ و منسوخ و... به شمار ميآيند. بر اين اساس آشنايي با علوم مقدماتي فهم احاديث مثل علم رجال، درايه و حديث نيز شناخت انواع حديث و... ضرورت دارد.

4- آشنايي و تسلط كافي بر تفاسير و علوم قرآني كه خود دريايي از تحقيق و مطالعه لازم دارد.



5- شناخت نظريات و آراي دانشمندان شيعه و سني گذشته و معاصر.

6- داشتن ممارست و تمرين مستمر در فروع فقهي تا ملكه استنباط و اجتهاد حاصل و نيز ادامه يابد.

7- دخالت دادن دو عنصر زمان و مكان در فهم متون ديني و صدور فتوا.

8- آشنايي اجمالي با علوم ديگري كه در فهم بهتر متون ديني نقش دارند مثل بعضي از علوم تجربي.

از آنچه گفته شد، راز اختلاف نظر و فتاواي علما و فقها در برخي مسائل ديني و فقهي روشن ميشود كه اين مقدار در همه علوم قابل قبول و مورد پذيرش است و هيچ خللي هم در دين وارد نميكند. و از جمله اين موارد تفاوت نظر در انتصاب و اختيارات ولي فقيه ميباشد كه اگر بشود اسم آن را قرائت پذيري در دين گذاشت به اين معنا است، نه آن معنا و تفسير و فهم هرمنوتيكي از دين كه ذكر آن گذشت. و اگر كسي اين مقدار آشنايي با نحوه اجتهاد نزد علما آشنايي داشته باشد، هيچ{P - براي آگاهي بيشتر ر.ك: اسلام و مقتضيات زمان، شهيد مطهري، فصلنامه قبسات، شماره 18، ويژه منطق فهم دين. P}

شبههاي كه اعراض از دين را توصيه نمايد برايش پيش نخواهد آمد.



مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.